به گزارش قدس آنلاین، از اسماعیل امینی پیش از این خندمین تر افسانه (جلوه های طنز در مثنوی معنوی)، لبخند سعدی (طنز آوری در غزل های سعدی)، لبخند غیرمجاز (نوشتههای طنز) و... منتشر شده است. این پژوهشگر همچنین در تألیف دهها مقاله پژوهشی و ادبی با نشریات تخصصی چون؛ کتاب ماه ادبیات، فصلنامۀ شعر، فصلنامۀ فرهنگستان هنر، ماهنامۀ سوره، ماهنامۀ الفبا و.. همکاری کرده است. به بهانه انتشار اثر جدید اسماعیل امینی و رونمایی آن در سی و پنجین دوره نمایشگاه کتاب به سراغ وی رفتیم تا جزئیات بیشتر این کتاب را جویا شویم.
امینی درباره محتوای کتاب «من یک پایین شهریام» گفت: این کتاب مجموعه یادداشتهایی درباره شیوه زندگی مردم معمولی کوچه و بازار است. بخشی از این یادداشتها مربوط به قبل انقلاب، بخشی دیگر مربوط به بعد از انقلاب، و بخش یگر آن مربوط به مناسبات اجتماعی(مراودات اداری،دانشگاهی و...) است. محل وقوع این روایتها در جنوب شهر تهران یعنی منطقه فقیرنشین است که بنده هم در آنجا بزرگ شدهام. تمام روایتهای این کتاب برگرفته از واقعیت و تجربههای شخصی خودم است و قصه پردازی نیست. من سعی کردم کتاب را طوری بنویسم که برای مخاطب امروزی جذابیت داشته باشد و قابل تعمیم نیز باشد. این کتاب در واقع نتیجه تلاش من برای از نزدیک دیدن زندگی است. در بخشهایی از این کتاب از زبان طنز هم استفاده شده است. در واقع از طنز، طعنه و کنایه به عنوان تمهید بلاغی در آثار ادبی استفاده میشود.
برای گرفتن مجوز بخشهایی از کتاب را حذف کردم
این شاعر خاطرنشان کرد: برای گرفتن مجوز بخشهایی از این کتاب را کنار گذاشتم و برخی از تعابیر کتاب را نیز تعدیل کردم. در حال حاضر بنده 60 سال دارم و دوست داشتم همه فراز و فرودهایی که از سال 48 در مدرسه، دانشگاه و در روزگار جنگ داشتم را به سمع مخاطبان برسانم. علتش هم این است که ما آنچه روایت از گذشته و سالهای پیش از انقلاب(دوران استبداد پهلوی) داریم، متاسفانه روایتهایی است که هم از سمت مجامع رسمی(رادیو و تلویزیون) و هم از سمت دشمنان دین و فرهنگ ما دست کاری شده است. در این کتاب به جای این که به سیاست بپردازم، به زندگی مردم پرداختم؛ زیرا شیوه سیاستورزی و حکمرانی چه در روزگار پیش و پس از انقلاب، تبعاتی در زندگی مردم داشته وهمچنان دارد.
نویسنده کتاب «لب خط قرمز» با اشاره بر اینکه نگارش این کتاب به دلیل اینکه پژوهشی نبوده و به تدریج نوشته شده،در کمتر از یک سال پایان یافته، عنوان کرد: این کتاب را به دلایلی چندین بار بازنگری کردم. از جمله این دلایل این بود که سعی داشتم مجموعه روایتها را طوری کنار یک دیگر قرار دهم که برای مخاطب سامان منطقی و جذابیت داشته باشد.
رغبت جامعه به خواندن کتابهای نازل
این نویسنده کتاب در ادامه یادآور شد: ما در روزگاری زندگی میکنیم که کسی احساس نمیکند نیاز به خواندن کتاب دارد؛ یعنی همه به نوبه خود وهم دانایی دارند و این اشکال بزرگی است. کار اصلی بنده تدریس در دانشگاه است و من با چشم خود میبینم که دانشجویان ارشد اصلا رغبتی به خواندن کتابهای جدید ندارند. این موضوع اصلا به نفع جامعه ما نیست. وقتی که الگوسازی ما راهی را طی کند که در آن به جای کتابخوانی، فرزانگی و خردمندی، شهرتهای ناگهانی باشد، مردم هم بیشتر کتابهای سطحی، نازل و سرگرم کننده میخوانند. به عنوان مثال کتاب «ملت عشق» که درباره زندگی مولانا است، پر از جعلیات است. یعنی یک جمله کتاب ارتباطی با اندیشه و زندگی مولانا ندارد اما جالب اینجاست که این کتاب از مثنوی پرفروشتر است. زیرا سیاست فرهنگی ما به سمتی بوده که آثار و اندیشه زرد رواج پیدا کرده است. صدا و سیما هرکس که حرف جعلی، عوام فریبانه و سطحی میزند را تقویت میکند و این کار را به صورت تعمدی انجام میدهد. اگر در حال حاضر کتاب نخوانیم، هوشمند و منطقی نباشیم، طبعا میتوانیم بازیچه موجهای خبری روز شویم.
کتابهای کنکور نباید در نمایشگاه کتاب باشد
امینی در پاسخ به این سوال که با توجه به اینکه نمایشگاه کتاب به اتمام رسیده اما چه پیشنهادی برای بهتر برگزار شدن آن در سالهای آتی دارید، بیان کرد: بنده به دوستانی که مستقیما در برگزاری نمایشگاه کتاب نقش دارند چندین بار راهکارهایی درباره بهتر برگزارشدن نمایشگاه گفتم اما چون همه چیز در جامعه ما در سیطره سیاست است، اجرایی کردنش امکان پذیر نیست. اولین راهکار برای بهتر برگزارشدن نمایشگاه این است که محدود به تهران نباشد و در همه شهرهای بزرگ همزمان برگزار شود. در این راستا اقدامات مثبتی انجام شده و بازار مجازی کتاب را راه اندازی کردند. دومین راهکار این است که اجازه ورود کتابهایی مانند تست و کنکور را به نمایشگاه ندهند زیرا کتاب محسوب نمیشوند. متاسفانه فضای نمایشگاه در دستان آنها است زیرا قدرت و ثروت دارند. با این وجود ناشرانی که کتابهای خلاقانه و حتی ترجمههای خوب چاپ میکنند، در سایه آنها قرار میگیرند. از طرفی نمایشگاه از دوران آغاز فعالیت خود تا اواسط دهه 80 مملوء از نشستهای مختلف (نقد کتاب، آموزشی و...) بود اما متاسفانه در حال حاضر هیچ نشست خوبی برگزار نمیشود. نمایشگاه مجمع اهل قلم است اما توجهی به این موضوع نمیشود زیرا تصور میکنند کسی که اهل قلم است باید حرفهای رسمی را فقط تکرار کند. این تفکر اشتباه است و ما باید به روزی برسیم که سیاستمداران و مسئولین اجرایی به یک شکل حرف بزنند و بین آنها پراکندگی نباشد.
آدمهای سیاسی دور از فرهنگ
نویسنده کتاب «لبخند سعدی» با تاکید بر اینکه نمایشگاه کتاب تاثیری در صنعت نشر کتاب ندارد، افزود: شیوه طبیعی عرضه کتاب و رسیدن آن به دست مخاطبان از طریق کتابفروشیها است. بسیاری از نهادها مانند کتابخانههای عمومی و دانشگاه که کتابها را به صورت عمده میخرند، سعی میکنند این کار را در زمان شروع نمایشگاه کتاب انجام دهند. در حال حاضر بسیاری از کتابفروشیهای خوب سطح کشور به دلیل مشکل اقتصادی تعطیل شدند. شاید حرفای مسئولین اجرایی برای اقناع عوام مناسب باشد اما برای کسی که خردمند و متخصص است، اقناع کننده نیست.
وی در پایان گفت: اشخاصی که برای فرهنگ کشورمان تصمیمات کلی میگیرند، باید به خطیر بودن فرهنگ توجه کنند. آنها متوجه ارجمندی فرهنگ نمیشوند زیرا آدمهایی از جنس فرهنگ نیستند بلکه از جنس سیاست هستند. آنها کار فرهنگی را سرگرمی میبینند. آن چیزی که در طول قرنها کشور را نگه داشته، فرهنگ بوده است. اقتصاد و تکنولوژی ما در حدی نیست که بتوانیم با دنیا رقابت کنیم اما فرهنگمان سرآمد است و سیطره دارد. ما در روزگاری زندگی میکنیم که جهان به لحاظ فرهنگی دستش خالی است و بزرگترین محصول که میتوانیم به جهان ارائه دهیم، فرهنگ است.ن
نظر شما